بخش قابل ملاحظه اى ازسوره را سرگذشت پنج پیامبر بزرگ الهى (حضرت موسی،سلیمان، داوود، صالح و لوط) و مبارزات آنها با اقوام منحرف شامل می شود. وقتی رسیدم به این آیه احساسی داشتم وصف نشدنی!! آیاتی که اشاره به مساله رجعت دارد ! مَن جَاءَ بِالْحَسنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِّنهَا وَ هُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئذٍ ءَامِنُونَ(89) "سؤال: ظاهر بعضى از آیات ( مانند آیه 2 سوره حج ) این است که وحشت رستاخیز همگان را فرا مى گیرد، چگونه صاحبان حسنات از آن مستثنى هستند ؟ پاسخ : آیه 103 سوره انبیاء پاسخ این سؤال را بیان مى کند چرا که مى گوید مؤمنان صالح از وحشت بزرگ در امانند.و مى دانیم که وحشت بزرگ همان وحشت روز قیامت است وحشت ورود در دوزخ، نه وحشتى که به هنگام نفخه صور پیدا مى شود ( دقت کنید)." پ ن: امروز جزء 19 تمام شد.
خدایـــــــــا شکرت فردا انشالله حفظ جزء جدید را شروع خواهم کرد خداجون خودتون لیاقت حفظ آیاتتون را بهم بدید *"دابة الارض چیست ؟
قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَبِ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْک طرْفُک فَلَمَّا رَءَاهُ مُستَقِراًّ عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضلِ رَبى لِیَبْلُوَنى ءَ أَشکُرُ أَمْ أَکْفُرُوَ مَن شکَرَ فَإِنَّمَا یَشکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبى غَنىٌّ کَرِیمٌ(40)
"(اما ) کسى که دانشى از کتاب ( آسمانى ) داشت گفت، من آنرا پیش از آنکه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد ! و هنگامى که ( سلیمان ) آنرا نزد خود مستقر دید گفت : این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا مى آورم یا کفران مى کنم ؟"
تفاوت علم من الکتاب و علم الکتاب:
در آیات مورد بحث درباره کسى که تخت ملکه سباء را در کمترین مدت نزد سلیمان آورد، به عنوان من عنده علم من الکتاب ( کسى که بخشى از علم کتاب را دارا بود ) تعبیر شده است، در حالى که در سوره رعد آیه 43 در مورد پیامبر (ص) و گواهان بر حقانیت او چنین آمده است قل کفى بالله شهیدا بینى و بینکم و من عنده علم الکتاب : بگو کافى است براى گواهى میان من و شما، خداوند و کسى که در نزد او علم کتاب است .در حدیثى از ابو سعید خدرى از پیامبر (ص) چنین آمده است که ابو سعید مىگوید : من از معنى الذى عنده علم من الکتاب ( که در داستان سلیمان آمده ) از محضرش سؤال کردم فرمود : او وصى برادرم سلیمان بن داود بود، عرض کردم و من عنده علم الکتاب از چه کسى سخن مى گوید، فرمود : ذاک اخى على بن ابى طالب : او برادرم على بن ابى طالب است ! .توجه به تفاوت علم من الکتاب که علم جزئى را مى گوید، و علم الکتاب که علم کلى را بیان مى کند روشن م ىسازد که میان آصف و على (ع) چه اندازه تفاوت بوده است ؟"
قِیلَ لهََا ادْخُلى الصرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ کَشفَت عَن ساقَیْهَاقَالَ إِنَّهُ صرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِیرَقَالَت رَب إِنى ظلَمْت نَفْسى وَ أَسلَمْت مَعَ سلَیْمَنَ للَّهِ رَب الْعَلَمِینَ(44)
"به او گفته شد داخل حیاط قصر شو، اما هنگامى که نظر به آن افکند پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه کرد ( تا از آب بگذرد اما سلیمان ) گفت ( این آب نیست ) بلکه قصرى است از بلور صاف، ( ملکه سبا ) گفت پروردگارا ! من به خود ستم کردم، و با سلیمان براى خداوندى که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم ."
وَ إِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیهِمْ أَخْرَجْنَا لهَُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ* تُکلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاس کانُوا بِئَایَتِنَا لا یُوقِنُونَ(82) وَ یَوْمَ نحْشرُ مِن کلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِّمَّن یُکَذِّب بِئَایَتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ(83) حَتى إِذَا جَاءُو قَالَ أَ کذَّبْتُم بِئَایَتى وَ لَمْ تحِیطوا بهَا عِلْماً أَمَّا ذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(84) وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیهِم بِمَا ظلَمُوا فَهُمْ لا یَنطِقُونَ(85)
* تفسیر در ادامه مطلب
برگرفته از تفسیر نمونه
ادامه مطلب...
Design By : Pichak |