با یاد خدا 5-آغاز این سیر ( که مقدمه اى بر مساله معراج به آسمانها بوده و بعدا دلائل آن ذکر خواهد شد مسجد الحرام در مکه و انتهاى آن مسجد الاقصى در قدس بوده است .البته در اینکه پیغمبر (ص) از کنار خانه کعبه به این سیر پرداخت و یا در خانه یکى از بستگانش بود، ( و از آنجا که به همه شهر مکه گاهى به عنوان احترام، مسجد الحرام گفته مى شود این تعبیر در آیه ذکر شده است ) در میان مفسران گفتگو است، ولى بدون شک ظاهر آیه این است که مبدء سیر او مسجد الحرام بوده است. معراج جسمانی یا روحانی؟؟
این روزها مشغول حفظ سوره اسراء هستم.
سوره ای که روایت گر عروج پیغمبر عزیزمون است!
عروجی که در سوره نجم عاشق حفظ تک تک آیاتش شدم!
در زیر قسمتی از مشخصات سوره (برگرفته از تفسیر نمونه) آمده است:
نام هاى این سوره و محل نزول آن:
"نام مشهور این سوره بنى اسرائیل است و نام هاى دیگرى نیز از قبیل اسراء و سبحان دارد/ محل نزول : مکه
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سبْحَنَ الَّذِى أَسرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلى الْمَسجِدِ الأَقْصا الَّذِى بَرَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَاإِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ(1)
پاک و منزه است خدائى که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصى که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم او شنوا و بیناست.
نخستین آیه این سوره از مساله اسراء یعنى سفر شبانه پیامبر (ص) از مسجد الحرام به مسجد اقصى ( بیت المقدس ) که مقدمهاى براى معراج بوده است سخن مىگوید، این سفر که در یک شب و مدت کوتاهى صورت گرفت حداقل در شرایط آن زمان از طرق عادى به هیچ وجه امکان پذیر نبود، و جنبه اعجاز آمیز و کاملا خارق العاده داشتاین آیه در عین فشردگى بیشتر مشخصات این سفر شبانه اعجاز آمیز را بیان مى کند:
1-جمله اسرى نشان مى دهد که این سفر، شبب هنگام واقع شد، زیرا اسراء در لغت عرب به معنى سفر شبانه است، در حالى که کلمه سیر به مسافرت در روز گفته مى شود.
2-کلمه لیلا در عین اینکه تاکیدى است براى آنچه از جمله اسراء فهمیده مى شود.
3-کلمه عبد نشان مى دهد که این افتخار و اکرام به خاطر مقام عبودیت و بندگى پیامبر (ص) بود، چرا که بالاترین مقام براى انسان است که بنده راستین خدا باشد، جز بر پیشگاه او جبین نساید، و در برابر فرمانى جز فرمان او تسلیم نگردد، هر کارى مى کند براى خدا باشد و هر گام برمى دارد رضاى او را بطلبد.
4-همچنین تعبیر به عبد نشان مى دهد که این سفر در بیدارى واقع شده.و این سیر جسمانى بوده است نه روحانى، زیرا سیر روحانى معنى معقولى جز مساله خواب یا حالتى شبیه به خواب ندارد، ولى کلمه عبد نشان مى دهد که جسم و جان پیامبر (ص) در این سفر شرکت داشته است.
6-هدف از این سیر، مشاهده آیات عظمت الهى بوده، همانگونه که دنباله این سیر در آسمانها نیز به همین منظور انجام گرفته است تا روح پر عظمت پیامبر (ص) در پرتو مشاهده آن آیات بینات، عظمت بیشترى یابد، و آمادگى فزونترى براى هدایت انسانها پیدا کند، نه آنگونه که کوتهفکران مى پندارند که پیامبر (ص) به معراج رفت تا خدا را ببیند !، به گمان اینکه خدا محلى در آسمانها دارد ! ! به هر حال پیامبر (ص) گرچه عظمت خدا را شناخته بود، و از عظمت آفرینش او نیز آگاه بود، ولى شنیدن کى بود مانند دیدن ! در آیات سوره نجم که به دنباله این سفر، یعنى معراج در آسمانها اشاره مىکند نیز مىخوانیم لقد راى من آیات ربه الکبرى : او در این سفر آیات بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد .
7-جمله انه هو السمیع البصیر اشاره به این است که بخشش این موهبت به پیامبر (ص) بى حساب نبوده بلکه به خاطر شایستگی هائى بوده که بر اثر گفتار و کردارش پیدا شد و خداوند از آن به خوبى آگاه بود."
ادامه مطلب...
Design By : Pichak |