با یاد خدا شکر گزاری: وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئن شکرْتُمْ لأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئن کفَرْتمْ إِنَّ عَذَابى لَشدِیدٌ(7) "بخاطر بیاورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکر گزارى کنید ( نعمت خود را ) بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید مجازاتم شدید است! برترین مرحله شکرى که از انسان ساخته است این است که اظهار عجز و ناتوانى از شکر نعمت هاى او کند، همان گونه که در حدیثى از امام صادق (ع) مىخوانیم که فرمود : فیما اوحى الله عز و جل الى موسى اشکرنى حق شکرى فقال یا رب و کیف اشکرک حق شکرک و لیس من شکر اشکرک به الا و انت انعمت به على قال یا موسى الان شکرتنى حین علمت ان ذلک منى : خداوند به موسى (ع) وحى فرستاد که حق شکر مرا ادا کن، عرض کرد پروردگارا ! چگونه حق شکر تو را ادا کنم در حالى که هر زمانى شکر تو را بجا آورم این موفقیت خود نعمت تازه اى براى من خواهد بود، خداوند فرمود اى موسى الان حق شکر مرا ادا کردى چون میدانى حتى این توفیق از ناحیه من است"(برگرفته از تفسیر نمونه) 2 -این موضوع نیز قابل توجه است که تنها تشکر و سپاس گزارى از خداوند در برابر نعمتهاى کافى نیست، بلکه باید از کسانى که وسیله آن موهبت بوده اند نیز تشکر و سپاسگزارى نمود و حق زحمات آنها را از این طریق ادا کرد، و آنها را از این راه به خدمات بیشتر تشویق نمود، در حدیثى از امام على بن الحسین (ع) مىخوانیم که فرمود : روز قیامت که مى شود خداوند به بعضى از بندگانش مى فرماید : آیا فلان شخص را شکرگزارى کردى؟ عرض مى کند : پروردگارا من شکر تو را بجا آوردم، مى فرماید : چون شکر او را بجا نیاوردى شکر مرا هم ادا نکردى ! سپس امام فرمود : اشکرکم لله اشکرکم للناس : شکرگزارترین شما براى خدا آنها هستند که از همه بیشتر شکر مردم را بجا مى آورند . 3 -افزایش نعمتهاى خداوند که به شکرگزاران وعده داده شده، تنها به این نیست که نعمتهاى مادى تازه اى به آنها ببخشد، بلکه نفس شکرگزارى که توأم با توجه مخصوص به خدا و عشق تازهاى نسبت به ساحت مقدس او است خود یک نعمت بزرگ روحانى است که در تربیت نفوس انسانها، و دعوت آنان به اطاعت فرمان هاى الهى، فوق العاده مؤثر است، بلکه شکر ذاتا راهى است براى شناخت هر چه بیشتر خداوند، و به همین دلیل علماى عقائد در علم کلام براى اثبات وجوب معرفه الله ( شناخت خدا ) از طریق وجوب شکر منعم ( نعمت بخش ) وارد شده اند. آیه مورد بحث تایید و تکمیلى است براى بحث شکرگزارى و کفران که در آیه قبل گذشت، و آن در ضمن سخنى از زبان موسى بن عمران نقل شده است، مى فرماید : موسى به بنى اسرائیل یادآور شد که اگر شما و تمام مردم روى زمین کافر شوید ( و نعمت خدا را کفران کنید ) هیچ زیانى به او نمى رسانید چرا که او بى نیاز و ستوده است."(برگرفته از تفسیر نمونه)
این روزا مشغول حفظ سوره ابراهیم هستم.
به این آیه که رسیدم اول به فکر چگونگی شکرگزاری از خدا افتادم، در سوره نحل که سوره نعمتهاست، خداوند از نعمتهایی که بهمون بخشیدند صحبت کردند که گفته شده اگر با تدبر خوانده بشه، خداوند ما رو بابت نعمتهایی که بهمون داده مواخذه نمیکنه، ولی در تفسیر این آیه نکته ای دیدم که تا به حال جایی ندیده بودم!
برام جالب بود که تنها شکر گزاری از خداوند کافی نیست بلکه باید از بنده های خدا که وسیله آن موهبت بوده اند هم تشکر کرد!
راستى چرا خدا به ما چشم داد ؟ و چرا نعمت شنوائى و گویائى بخشید ؟ آیا جز این بوده که عظمت او را در این جهان ببینیم، راه زندگى را بشناسیم و با این وسائل در مسیر تکامل گام برداریم ؟ حق را درک کنیم و از آن دفاع نمائیم و باباطل بجنگیم، اگر این نعمتهاى بزرگ خدا را در این مسیرها مصرف کردیم، شکر عملى او است، و اگر وسیله اى شد براى طغیان و خودپرستى و غرور و غفلت و بیگانگى و دورى از خدا این عین کفران است، امام صادق (ع) مى فرماید : ادنى الشکر رؤیة النعمة من الله من غیر علة یتعلق القلب بها دون الله، و الرضا بما اعطاه، و ان لا تعصیه بنعمة و تخالفه بشىء من امره و نهیه بسبب من نعمته : کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى، بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کنى، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذارى.
چند نکته مهم در زمینه شکر نعمت!
1"-حضرت على (ع) در یکى از کلمات حکمت آمیز خود در نهج البلاغه مى فرماید : اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاها بقلة الشکر : هنگامى که مقدمات نعمت هاى خداوند به شما میرسد سعى کنید با شکرگزارى، بقیه را به سوى خود جلب کنید، نه آنکه با کمى شکرگزارى آن را از خود برانید!
وَ قَالَ مُوسى إِن تَکْفُرُوا أَنتُمْ وَ مَن فى الأَرْضِ جَمِیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنىٌّ حَمِیدٌ(8)
Design By : Pichak |