سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























تُسبِّحُ لَهُ السمَوَت السبْعُ وَ الأَرْض وَ مَن فِیهِ نَّوَ إِن مِّن شىْ‏ءٍ إِلا یُسبِّحُ بحَمْدِهِ وَ لَکِن لا تَفْقَهُونَ تَسبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً(44)

"آسمان هاى هفت گانه و زمین و کسانى که در آنها هستند همه تسبیح او مى‏ ‏گویند ، و هر موجودى تسبیح و حمد او مى‏ ‏گوید ، ولى شما تسبیح آنها را نمی ‏فهمید او حلیم و آمرزنده است.

این آیه رو خیلی دوست دارم!!
قشنگه نه؟؟ 
تفسیرش رو ادامه مطلب گذاشتم


در این آیه نهایت لطف خدا را نسبت به پیامبرمون می بینیم !!قلب

وَ إِذَا قَرَأْت الْقُرْءَانَ جَعَلْنَا بَیْنَک وَ بَینَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ حِجَاباً مَّستُوراً(45)
وَ جَعَلْنَا عَلى قُلُوبهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَ فى ءَاذَانهِمْ وَقْراًوَ إِذَا ذَکَرْت رَبَّک فى الْقُرْءَانِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى أَدْبَرِهِمْ نُفُوراً(46)
نحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَستَمِعُونَ بِهِ إِذْ یَستَمِعُونَ إِلَیْک وَ إِذْ هُمْ نجْوَى إِذْ یَقُولُ الظلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلا رَجُلاً مَّسحُوراً(47)
انظرْ کَیْف ضرَبُوا لَک الأَمْثَالَ فَضلُّوا فَلا یَستَطِیعُونَ سبِیلاً(48)

"و هنگامى‏ که قرآن مى‏ ‏خوانى میان تو و آنها که ایمان به آخرت ندارند حجاب ناپیدائى قرار مى‏ ‏دهیم!(45)
و بر دلهاى آنها پوشش هائى ، تا آن را نفهمند، و در گوشهایشان سنگینى، و هنگا
مى‏ که پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد مى‏ ‏کنى پشت مى‏ ‏کنند و از تو روى برمى‏ ‏گردانند.(46)
ما مى‏ ‏دانیم آنها به چه منظورى به سخنان تو گوش فرا مى‏ ‏دهند، و هنگامى‏ که با هم نجوا مى‏ ‏کنند، در آن هنگام که ستمگران مى‏ ‏گویند شما جز از انسانى که سحر شده است پیروى نمى‏ ‏کنید !(47)
ببین چگونه براى تو مثل مى‏ ‏زنند، و از همین رو گمراه شدند و قدرت پیدا کردن راه (حق) را ندارند!(48)

شان نزول:

جمعى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در تفسیر کبیر و بعضى دیگر در شان نزول آیات فوق چنین گفته ‏اند که آیه نخست در باره گروهى از مشرکان نازل شده که پیامبر (ص‏) را به هنگا
مى‏ که در شب تلاوت قرآن مى‏ ‏کرد و در کنار خانه کعبه نماز مى‏ ‏ گذارد آزار مى‏ ‏دادند ، و او را با سنگ مى‏ ‏زند و مانع دعوت مردم به اسلام م ى‏شدند .خداوند به لطفش چنان کرد که آنها نتوانند او را آزار کنند ( و شاید این از طریق رعب و وحشتى بود که از پیامبر در دل آنها افکند).در روایت دیگرى مى‏ ‏ خوانیم هنگامى‏ که پیامبر (ص) قرآن مى‏ ‏خواند دو نفر از مشرکان در طرف راست و دو نفر در طرف چپ قرار مى‏ ‏ گرفتند و کف مى‏ ‏ زدند و سوت مى‏ ‏ کشیدند و با صداى بلند اشعار مى‏ ‏ خواندند تا صداى پیامبر (ص‏) به گوش مردم نرسد."
برگرفته از تفسیر نمونه

تفسیر آیه 44: در روایاتى که از پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع‏) رسیده تعبیرات جالبى در این زمینه دیده مى‏ ‏شود ، از جمله : یکى از یاران امام صادق (ع‏) مى‏ ‏گوید : از تفسیر آیه و ان من شى‏ء الا یسبح بحمده سؤال کردم ، امام (ع‏) فرمود : کل شى‏ء یسبح بحمده و انا لنرى ان ینقض الجدار و هو تسبیحها : آرى هر چیز تسبیح و حمد خدا مى‏ ‏ گوید حتى هنگامى‏ که دیوار مى‏ ‏ شکافد و صدائى از آن به گوش مى‏ ‏رسد آن نیز تسبیح است ! از امام باقر (ع‏) نقل شده که فرمود : نهى رسول الله عن ان توسم البهائم فى وجوهها ، و ان تضرب وجوهها لانها تسبح بحمد ربها : پیامبر (ص‏) فرمود : علامت داغ در صورت حیوانات نگذارید و تازیانه به صورت آنها نزنید ، زیرا آنها حمد و ثناى خدا مى‏ ‏ گویند .

و نیز از امام صادق (ع‏) نقل شده : ما من طیر یصاد فى بر و لا بحر و لا شى‏ء یصاد من الوحش الا بتضییعه التسبیح : هیچ پرنده ‏اى در صحرا و دریا صید نمى‏ ‏شود و هیچ حیوان وحشى به دام صیاد نمى‏ ‏افتد مگر به خاطر ترک تسبیح ! امام باقر (ع‏) صداى گنجشکانى را شنید ، فرمود : مى‏ ‏دانید اینها چه مى‏ ‏گویند ، ابو حمزه ثمالى که از یاران خاص امام بود می گوید عرض کردم نه ، فرمود : یسبحن ربهن عز و جل و یسئلن قوت یومهن : اینها تسبیح خداوند بزرگ را مى‏ ‏ گویند و روزى خود را از او مى‏ ‏ خواهند .

در حدیث دیگرى مى‏ ‏ خوانیم که یک روز پیامبر (ص‏) نزد عایشه آمد، فرمود : این دو لباس مرا بشوى عرض کرد : اى رسول خدا دیروز شستم ، فرمود: ا ما علمت ان الثوب یسبحن فاذا اتسخ انقطع تسبیحه . آیا نمى‏ ‏ دانى که لباس انسان نیز تسبیح خدا می گوید و هنگامى‏ که چرک و آلوده شود تسبیح آن قطع مى‏ ‏شود ! در حدیث دیگرى از امام صادق (ع‏) مى‏ ‏خوانیم که فرمود : للدابة على صاحبها ستة حقوق لا یحملها فوق طاقتها ، و لا یتخذ ظهرها مجلسا یتحدث علیها ، و یبدء بعلفها اذا نزل ، و لا یسمها فى وجهها ، و لا یضر بها فانها تسبح و یعرض علیها الماء اذا مر بها : حیوان بر صاحبش ، شش حق دارد : بیش از توانائیش بر او بار نکند ، پشت او را مجلسى براى سخن گفتن قرار ندهد ( بلکه هنگامى‏ که به دیگرى مى‏ ‏رسد و مى‏ ‏خواهد با او سخن بگوید پیاده شود و پس از اتمام سخن سوار شود ) ، در هر منزلى وارد مى‏ ‏شود ، نخست علف او را آماده کند ، علامت داغ در صورت او نگذارد ، و او را نزند ، چرا که تسبیح خدا مى‏ ‏گوید و هنگامى‏ که بر چشمه آب و مانند آن مى‏ ‏گذرد ، او را به کنار آب برد ( تا اگر تشنه است بنوشد ) .

مجموعه این روایات که بعضى از آنها معانى دقیق و باریکى دارد نشان مى‏ ‏دهد که این حکم عمومى‏ تسبیح موجودات ، همه چیز را بدون استثناء در بر مى‏ ‏گیرد و همه اینها با آنچه در تفسیر دوم (تسبیح به معنى زبانحال و تکوین) گفتیم کاملا سازگار است ، و اینکه در این روایات خواندیم هنگامى‏ که لباس آلوده و کثیف مى‏ ‏شود ، تسبیح آن قطع مى‏ ‏گردد ، ممکن است اشاره به این باشد که موجودات تا چهره پاک طبیعى دارند ، انسان را به یاد خدا مى‏ ‏ اندازند ، اما هنگامى‏ که چهره پاک طبیعى خود را از دست دادند دیگر آن یادآورى از بین مى‏ ‏ رود."
برگرفته از تفسیر نمونه

 


نوشته شده در دوشنبه 89/10/6ساعت 1:4 عصر توسط نورالهـــدی نظرات ( ) |


Design By : Pichak